انتشار جزئیات فیلمنامه جدید تارانتینو

جزئیات آخرین فیلمنامه «کوئنتین تارانتینو» با نام «لعنتی‌های مفتضح» منتشر شد.


به گزارش خبرگزاری فارس، سایت خبری هافینگتون پست، ضمن انتشار عکس‌هایی از برخی از صفحات فیلمنامه آخرین پروژه «کوئنتین تارانتینو»، برخی از جزئیات این فیلمنامه را منتشر کرد.
هافینگتون پست نوشت: روی جلد این نسخه از فیلمنامه «تارانتینو» با دستخط خود تارانتینو عنوان فیلم «INGLOURIOUS BASTERDS» (لعنتی‌های مفتضح) به اشتباه نوشته شده، البته این غلط‌های املایی به کرات در دیگر صفحات فیلمنامه نیز به چشم می‌خورد که به نظر می‌رسد همه آنها ناشی از عجله «تارانتینو» برای رساندن این فیلم به دوره بعدی از رقابت‌های کن باشد.
در ادامه این گزارش آمده است: این فیلمنامه شامل 65 صفحه است که داستان آن درباره یک جوخه از سربازان آمریکایی به سرپرستی ستوان «آلدو رین» است که تارانتینو امید دارد که نقش آن را «برد پیت» بازی کند، داستان فیلم در سال 1944 و در زمان اشغال فرانسه به دست حزب نازی به وقوع می‌پیوندد، در این فیلم قرار است، رهبران و فرماند‌هان ارشد آلمانی از جمله هیتلر نیز به تصویر کشیده شوند.
به گزارش هافینگتون پست، فیلمنامه «لعنتی‌های مفتضح» شامل پنج فصل زیر است:
فصل اول: یکی بود یکی نبود ... فرانسه اشغال شده به‌دست نازی‌ها
فصل دوم: لعنتی‌های مفتضح
فصل سوم: شب آلمانی در پاریس
فصل چهارم: عملیات کینو
فصل پنجم: انتقام صورت بزرگ
بنا براین گزارش، فصل اول در سال 1941 به وقوع می‌پیوندد و شامل معرفی یک نوجوان فرانسوی یهودی به نام «شوسانا» و یک افسر نازی به نام «لندا» مشهور به «شکارچی یهود» است.
فصل دوم شامل معرفی جوخه سربازان آمریکایی معروف به «Bastards» و تاکتیک‌های نظامی آنهاست: آنها در یک چشم به هم‌ زدن نیروهای نازی را می‌کشند و پوست سر آنها را می‌کنند و در این میان تنها یک نازی را در حالی که یک صلیب شکسته روی پیشانیش حک کرده‌اند، آزاد می‌کنند.
فصل سوم که داستان آن در سال 1944 به وقوع می‌پیوندد، ‌بار دیگر به معرفی «شوسانا» که هم‌اکنون در پاریس زندگی می‌کند، می‌پردازد.
فصل چهارم، به توصیف یکی از صحنه‌های عملیاتی جوخه سربازان آمریکایی اختصاص دارد و در فصل پنجم نیز تارانتینو به سرعت تمامی اتفاقات فیلمنامه را جمع‌بندی می‌نماید.
به گزارش فارس، «لعنتی‌های مفتضح» پنجمین پروژه سینمایی تارانتینو است که هنوز بازیگران آن انتخاب نشده‌اند ولی نام «براد پیت» به عنوان یکی از بازیگران احتمالی آن مطرح است، این فیلم قرار است از ماه اکتبر به کارگردانی «تارانتینو» جلوی دوربین برود.

حکایت سه جهانگرد

حکایت سه جهانگرد

یکی بود. یکی نبود. در جزیره ای سه تا جهانگرد که از مال دنیا دو تا چمدان داشتند، خیلی گرسنه شان بود و چون خیلی وقت بود که توی راه بودند و چیزی گیرشان نیامده بود بخورند و از قضا توی آن جزیره قیمت همه چیز قد قیمت بابای بشریت بود، تصمیم گرفتند یکی از میان خودشان را آب پز کنند و بعد روی آتش داغ بپزند و بخورند.

این سه تا جهانگرد که یکی چاق، یکی متوسط و یکی لاغر بود تصمیم گرفتند برای انتخاب فرد خورده شونده قرعه کشی کنند؛ اما از آنجا که چاقه بین آنها خیلی بلا بود، به جای اسم خودش اسم لاغره را توی تغار قرعه کشی انداخت و از بین دو کاغذ لاغر نوشته یک متوسط نوشته، قرعه به نام لاغره درآمد. لاغره هم رفت آماده شود تا دوستانش او را بخورند که ناگهان یک بابایی شناکنان از توی اقیانوس درآمد و در گوشش گفت: همانا، تو خیلی ساده ای دوستانت سر تو کلاه گذاشته اند و فلان و بهمان.
لاغره رفت قرعه ها را نگاه کرد دید، ای دل غافل آن بابا راست گفته بعد موضوع را به دو جهانگرد دیگر گفت و کلی هم شاکی شد و پیشنهاد داد که چون تقلب از جانب جهانگرد چاق صورت گرفته، خودش هم خورده شود. اما چاقه دبه کرد ]توضیح آنکه دبه کرد به معنای «ناسزا گفت و زیرش زد» به کار می رود [و پیشنهاد داد، رأی بگیرند که کی خورده بشود. قبل از رأی گیری سه نفری شروع کردند یک مقدار در مورد خودشان صحبت کردن.
متوسطه: دوستان! متأسفانه من مادرزادی رماتیسم دارم و گوشتم تلخ است. ظاهراً چند وقتی هم هست که «
HIV» گرفته ام و «GLX» بدنم هم بدجوری به روغن سوزی افتاده و دچار چند بیماری دیگر هم هستم که اگر بگویم حالتان بد می شود، پس نمی گویم.
چاقه: دوستان جهانگرد عزیز! همان طور که می بینید گوشت من از فرط خستگی و تراکم شل ولهیده شده و حتم دارم مزه ماست خاکی می دهد. ضمن اینکه ما پشت اندر پشت آدمهای گوشت تلخی بوده ایم و با یک تحقیق الکی هم می توانید صحت این موضوع را متوجه شوید.
لاغره: دوستان عزیزم! گوشت بدن من اصلاً قابل پختن نیست و سر هم نیم کیلو مفید هم از آن درنمی آید.
بعد از این توضیحات، جهانگردان رأی شان را توی تغار ریختند. اما چاقه تقلب کرد و به جای یک رأی دو برگ به نام لاغره انداخت توی تغار. هنوز آرا شمارش نشده بود که یک بابایی از توی آسمان افتاد وسط جزیره و در گوش لاغره یک چیزی گفت: لاغره هم برگه ها را درآورد و دید یک رأی چاق، یک رأی متوسط و دو تا رأی به نام او درآمده و همان وقت یک حساب الکی کرد دید سه نفر که نمی توانند چهار تا رأی داده باشند و همان موقع انتخابات را ابطال کرد.
چاقه که دیگه خیلی گرسنه اش شده بود، عصبانی شد و گفت: حالا که همانا از راه آدمیزاد نمی شود، به شیوه خودمان عمل می کنیم. بعد زیر لنگ لاغره را گرفت و بلند کرد تا او را ببرد توی آب اقیانوس بشوید و برای پختن آماده کند. در این هنگام یک پری دریایی از پشت درختها آمد و به متوسطه گفت: جهانگرد سومی چرا بیکار نشسته ای اگر الان شما دو تا لاغره را بپزید همه اش به اندازه یک وعده گوشت برای خوردن دارید و مطمئن باش که این چاقالوی شکمو فردا تو را برای ناهارش می خورد. اما اگر تو و لاغره این چاقالو را بگیرید نه تنها می توانید خودتان را کاملاً سیر کنید، بلکه تا یک ماه دیگر و رسیدن کمک هم وقت و غذای کافی خواهید داشت!
متوسطه هم که دید پری دریایی به رغم بیرون آمدنش از پشت درختان - به جای اقیانوس - بی راه نمی گوید، یک قطعه سنگ بزرگی برداشت ] ... این بخش از داستان به دلیل وجود خشونت زیاد توسط قیچی آقای ارزیاب بریده شده است. خیلی هم خوب است(84-)[
بدین ترتیب متوسطه و لاغره یک هفته ای توی جزیره ماندند تا اینکه کمک رسید و نجات پیدا کردند.
ما از این داستان نتیجه می گیریم که اگر خواستیم جهانگرد بشویم بهتر است یک جعبه خرما از سوپر مارکت محله مان بخریم و با خودمان ببریم. لازم می شود

اسپیلبرگ: من روسی هستم

اسپیلبرگ: من روسی هستم

 

«استیون اسپیلبرگ» که در پی ساخت فیلم «ایندیانا جونز قلمرو جمجمه کریستالی» به دشمنی با روسیه محکوم شده است، در رد این اتهام گفت: خود من یک روسی هستم.


به گزارش خبرگزاری فارس، «استیون اسپیلبرگ» در مصاحبه با رسانه‌ها و مطبوعات روسی گفت: من خود یک روسی هستم.
وی در جواب به این سوال که چرا او فیلم ضد روسی ایندیانا جونز را ساخته است، افزود: راحت بگویم که اجداد من اوکراینی بوده‌‌اند، به هرحال زمانیکه تصمیم گرفتم ایندیانا جونز 4 را که داستان آن در سال 1957 به وقوع پیوسته را بسازیم، هیچ راه دیگری نداشتیم مگر اینکه روس‌ها را به عنوان دشمن به تصویر بکشیم، داستان فیلم درست زمانی اتفاق می‌افتاد که جنگ جهانی دوم به پایان رسیده و جنگ سرد آغاز شده و در آن زمان نیز آمریکا هیچ دشمن دیگری جزء روسیه نداشت.
اسپیلبرگ در جواب به این سؤال که چرا نام بی مفهومی چون «ایرینا اسپالکو» را برای شخصیت «کیت بلانشست» در این فیلم انتخاب کرده است، گفت: این موضوع به من هیچ ارتباطی نداشت، این مسئله به عهده فیلمنامه‌نویس‌ها بود.
وی همچنین درباره اینکه فیلم بعدی او درباره شخصیت کمیک استریپ «تن تن» خواهد بود، گفت: بله ما در حال ساخت یک تریلوژی انیمیشنی هستیم، من اولین فیلم را کارگردانی می‌کنم ولی قسمت دوم آن به عهده «پیتر جکسون» خواهد بود و سومین قسمت را نیز هر دو با هم خواهیم ساخت.
به گزارش فارس: فیلم «ایندیانا جونز و قلمرو جمجمه کریستالی» که اخیرا نیز در جشنواره بین‌المللی فیلم کن به نمایش درآمده است، داستان باستان‌شناس میانسالی با بازی «هریسون فورد» است که برای به دست آوردن جمجمه‌ای با قدرت جادویی با مأمور شیطان صفت کاگ‌ب با بازی «کیت بلانشت» همواره در رقابت و ستیز است.